ستاره های سربی شرکت بازرسی کیفیت بر سینه مردم

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پایش بازار» ،، تصادف زنجیره ای محور بهبهان –رامهرمز در حالی رخ داده است که این دست حوادث طی سال های اخیر زیاد دیده شده است. اما اگر رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا آنها را ارابه مرگ نمی خواند و خبر از باز شدن ایربگ ها نمی داد،مشخص نبود که سرنوشت این تصادف چه می شد.شاید مانند بسیاری از حوادث این چنینی،یک بخش از اخبار روزانه و سراسری را به خود اختصاص می داد و دوباره روز از نو ،روزی از نو.انگار که هیچ اتفاقی رخ نداده است و دوباره همه به کارهای خود مشغول می شدند.خودروسازان خودروهای بی کیفیت تولید می کردند و شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد نیز ستاره بازی می کرد.

نوستالژی بازی شرکت کیفیت بازرسی و استاندارد

با اتفاقی که طی سال های اخیر رخ داده است مشخص می شود که ستاره هایی که شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد به خودروسازان به خصوص شبه دولتی اعطا کرده است مثل جایزه هایی است که در دبستان به بچه ها می دادند.برخی پدر و مادر به توصیه معلم،روانپزشک و یا افراد دیگر در مدرسه از جیب خود برای فرزندشان هدیه می خریدند.اما برای اینکه روحیه دادن به دانش آموز و احساس سربلندی در مقابل دیگران،سر صف او را صدا می کردند و در برابر دیدگان سایر دانش آموزان از او تقدیر و تشکر می کردند.دانش آموز هم خوشحال و خندان به خانه می رفت و ماجرا را تعریف می کرد.والدین هم که از چند و چون ماجرا آگاه بودند،بر خنده و در دل گریه،فرزندشان را تشویق می کردند.حکایت ستاره های خودروسازان به خصوص شبه دولتی ها نیز از این جنس به شمار می آید. اما عیار کار وقتی مشخص می شود که حادثه ای تلخ مانند بهبهان رخ می دهد.در این شرایط وزیر صمت در صحن علنی مجلس خودزنی کرده و قطعه سازان را می کوبد.شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران نیز سعی در توجیه این داستان غم انگیز دارد.

جعبه سیاه ایربگ؛طنزی تلخ یا فریب واقعیت

در جدیدترین توجیهات در این حادثه، مدیرعامل جدید شرکت بازرسی شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران،ماموریت دارد که از یک سو از بار را از دوش خود و خودروسازان بردارد و از سوی دیگر با مطرح کردن آتش گرفتن خودروها سعی دارد که بازی را به سمت دیگری هدایت کند.اما به نظر نمی داند بخشی از پاسخ به چرایی آتش گرفتن خودروها نیز بر عهده این شرکت است.شرکتی که با توجه به وضعیت تصادفات و تلفات و توجیهاتی که دارد بیشتر شبیه ماشین امضا و تائید است. این در حالی است که از اساس فلسفه وجودی چنین شرکت هایی برای بازار گرمی و فریب مردم برای تشویق به خرید محصولات خودروسازان نیست.بلکه این شرکت و شرکت هایی این چنین نقش های دیگر نیز دارند که به نظر می رسد،ISQI یا آن را نمی داند یا توان و اراده اجرایی آن را ندارد. مشخص نیست که میان این شرکت و تولیدکنندگان و نهادهایی بالا دستی چه می گذرد که تا کنون هیچ خودرویی بدون ستاره از زیر دست این شرکت خارج نشده است.این در حالی است که در عمل این خودروها حرف دیگری می زنند.در این جا نیز به نظر می رسد که مدیر جدید ISQI قصد دارد که ماجرا را جوری دیگر جلوه داده و در نقش دانای کل سخن دیگران مبنی بر بازنشدن ایربگ ها را غیر کارشناسی دانسته و نظر اصلی،قطعی و نهایی را به بعد از بازخوانی ACU به عنوان جعبه سیاه خودرو موکول می کند.این نظر از اساس اشتباه و تنها برای افراد ناآگاه خوراک مناسبی محسوب می شود.چرا که وقتی ایربگ عمل نکرده است دیگر اطلاعاتی بر آن ثبت نشده است که بتوان آن را خواند و نظر کارشناسی داد.

باید شجاع امانت دار دلسوز و مسئولیت پذیر بود

اما این قصه را با روایت دیگری می توان حکایت کرد.حکایتی که در آن باید شجاع بود و امانت دار و دلسوز و مسئولیت پذیر بود.مانند کاری که تویوتا ۱۱ سال پیش انجام داد.دقیقا ۱۱-۱۱ ۱۳۸۸ خبری بر خروجی خبرگزاری فارس با این عنوان منتشر شد:” عذرخواهی تویوتا از ۴ میلیون مشتری
فارس- رییس شرکت تویوتا به دلیل صدور فراخوان برای ۱/۴ میلیون دستگاه خودروی تولیدی این شرکت به دلیل نقص فنی از مشتریان خود عذرخواهی کرد.آکیو تویودا که در مصاحبه با تلویزیون ان‌اچ‌کی سخن می‌گفت، افزود: من عمیقا از این که باعث نگرانی مشتریان خود شده‌ایم متاسف هستم. خودروهایی که برای آنها فراخوان داده شده است دارای نقص در سیستم پدال گاز هستند”.
اما در ایران نه تنها سابقه عذر خواهی و فراخوان وجود ندارد بلکه سازمانی مانند ISQIنیز این نقش را برای خود متصور نیست.در واقع اگر این سازمان توان توقف تولید یک خودرو تا زمان بر طرف شدن نقص فنی را ندارد می توان هم به مراجع ذی ربط و ذی صلاح گزارش داده و اطلاع رسانی کند و هم با توجه به اینکه این نقص به طور مستقیم جان مردم را تهدید می کند باید به اطلاع عموم برساند.البته تا کنون چنین چیزی دیده نشده است.یعنی به غیر از یک مورد که مدیر عامل سایپا سابق به دلیل پائین بودن کیفیت خودروها به دلیل تحریم ها،سابقه ای از عذر خواهی و فراخوان دیده نمی شود.از سوی دیگر ISQI نیز تا به حال نشده است که این گونه گزارش ها را منتشر کند.

ژست های اروپایی ،عملکرد مانند جهان چندم

در واقع مدیران ISQI در برنامه ها با ژست و هیبتی شبیه اروپایی و متشخص ظاهر می شوند اما با توجه به نحوه برخورد با جان و مال هم وطنان و سعی در فرار و فرافکنی شبیه داعش عمل می کنند.البته شاید این مثال کمی سخت گیرانه باشد،اما تفکری که این چنین سعی در توجیه یک حادثه تلخ دارد نمی توان غیر از این باشد.در این جا واقعا مشخص نیست که چرا همچنان نهادهای و سازمان هایی مانند ISQI به جای پذیرش اشتباه و نقش خود در این گونه حوادث سعی در فرار از مسئولیت دارند.به نظر می رسد اگر این مساله از یک تصادف محلی،جنبه ملی پیدا نمی کرد بازهم شاهد سکوت و فراموشی و بی خبری می شدیم و دوباره در زمان مقرر ستاره های سربی اعطایی ISQI از سوی خودروسازان به سینه هم وطنان می نشست.

منبع:خودروپلاس

انتهای پیام/